علیرضا داوود نژاد فیلم ساز معروف و کارگردان خوش نام سینما ، که بیش از 4 دهه در این عرصه فعال می باشد . او دارای یک خانواده کاملأ هنری و سینمایی است ؛ مادر بازیگر ، دختر و پسر و حتی برادر ، همه فعال در عرصه بازیگری و سینما می باشند . متولد 1332 و هم ماه نگارنده در تولد ، یعنی اردیبهشت ماه می باشد. او از سال 1351 یعنی در حالی که 19 سال داشت فعالیت هنری و رسمی و موثر خود را آغاز کرد و با نوشتن فیلم عطش در سال 1351 رسما خود را به سینما معرفی کرد و پس از نوشتن چند فیلم نامه ، اولین اثر هنری و حرفه اش را در سال 1354 به نام نازنین خلق نمود .

جمعأ 21 فیلم را کارگردانی نموده و 16 فیلمنامه دیگر در سوابق هنری او ثبت گردیده است .

اینجانب بواسطه فیلم فِراری و توفیق نقد وبررسی آن با جناب داوود نژاد آشنا شدم ، پس از نقد فیلم فِراری و محتوای پر از دغدغه آن نسبت به فیلمساز کنجکاو شدم و برای بررسی محتوایی بهتر و تفسیر و تبیینِ موثر، به سراغ آثار پیشین داوود نژاد رفتم ، تولیدات او را تا اولین اثرش ، یعنی نازنین تا سال 54 تعقیب نمودم، و روحیات ثابت و دغدغه های ریشه دار او در فیلم فِراری را ،در نازنین هم مشاهده کردم ، لذا تصمیم گرفتم تمامی تولیدات او را عمیق تر و دقیق تر ببینم و نقد و تحلیل نمایم.

نوشتار حاضر به بررسی فیلم نازنین ، با بازیگری خانم گوگوش و چنگیز وثوقی ، اولین فیلم داوود نژاد و در عنفوان جوانی یعنی 22 سالگی می پردازد.

طرح کلی فیلم به غصه دختری یتیم ، نیِّر با سرپرستی عمه اش عفت می پردازد که باردار می شود و به ناچار به تهران فرار می کند و ماجراهایی که در سر راهشان قرار می گیرد ، ابتدا به اصرار مرتضی همسر نیّر ، بنای سِقط جنین را دارند ، اما با بروزِ جریاناتی و البته اصرار و علاقه خاصِ نیّر ، کودک را نگاه می دارند و گسترش عائله می دهند.

آنچه در سکانس های ابتدایی فیلم نمود دارد ، خبر از حسرت و عقده ی نداشتن است ؛ نیّر و عمه اش عفت ، به واسطه فضای حاکمِ سنتی آن روز ، در حسرتِ شوهر و چشم انتظارِ خواستگار و نهایتا بهبودِ شرایط و فرزنددار شدن و مادری هستند ، این حسرت تا سکانس پایانی در کل روندِ داستان روی پرده نمایش حضور دارد .

هر چند در کنار این حسرت ، حسرت های دیگری ، از جمله حسرت نداشتن فرزندی صالح در فریادهای پدر مرتضی نمایان است ، مادر مرتضی در حسرت داشتن خانه آرام و رابطه خوب پدر و فرزند می سوزد ، یا شیر خان که در حسرت نداشتن یک همدم و یک شریک زندگی به عفت بدریخت و بداخلاق پناه برده است.

آنچه نیّر را مشتاق رابطه می کند ، حسرتِ داشتن فرزند است ، این حسرت آنچنان در وجود نیّر عمیق است که مدتها با قرار دادن بالش در زیر لباسش ، ادای نو عروسان باردار را در می آورد و حتی بارها بخاطر این رفتارش ، مورد شماتت عمه اش عفت قرار می گیرد.

و نهایتا عفت ، که بخاطر نداشتن قیافه و اخلاق و حتی خانواده، از فرصت ازدواج ، محروم و در حسرت آن می سوزد .

آنچه در فیلم های داوود نژاد مشترک است ، ریشه گرفتن و شکل گیری داستان در یک شهرستانِ محروم و اوج گرفتن آن و حل و ادامه ماجرا در تهران می باشد.

سوژه تکراری فرارِ دخترانِ ساده شهرستانی با عناوین مختلف و تعقیب آرزوهایشان در تهران در بسیاری از آثار داوودنژاد مشهود است ، و به نظر ایشان ظرفیت فرهنگی و فنی برای ادامه کار در محل شروع نمیبیند و یحتمل علاقه ی خاصی به گِره زدنِ سوژه ها و غصه ها به پایتخت دارد . در واقع تهران را محل تخلیه بارِ اصلی فیلم نامه یا حتی ویترین و جلوه اصلی فیلم خود می نماید . هر چند باید به صراحت بیان نمود که این سوژه پر تکرار (آغاز فیلم به صورت سرد در شهرستان و اوج گیری آن در تهران ) موضوعی است که کمتر فیلمسازی از ظرفیت آن چشم پوشی نموده است .

داستان فرار یا هجرت یک شهرستانی ساده به تهران ( البته جناب داوود نژاد بیشتر روی جنسیت مونث مانور می دهد ) با دیالوگ های ساده ی خود و تعقیب آرزوهایش به هر کجا و نا کجا آباد ، روایت ثابت جامعه ن ایرانی است ، آرزو هایی که گاها برای دستیابی به آن حتی یک برنامه مدون و اندیشه ی خردورز ، طرح نگردیده است و البته باید اعتراف کرد که حقیقت اجتماعی جامعه ما نیز جز این نیست ، و نهایتا نیز خود را به دست سرنوشت می سپارد ، هر چند در رویای مادر شدن و داشتن فرزند می باشد ، اما تسلیم روزگار است و نداشتن یک حامی و پشتیبان و یا همان خانواده پاشنه آشیل اوست و به شدت در معرض آسیب قرارش می دهد.

داوود نژاد از ابتدا دغدغه خوبی را در جا انداختن اهمیت خانواده و توجه دادن به آثار شوم و عوارض بد اجتماعی مشکل دار بودن خانواده به خرج داده است و این نکته از خصوصیات خوب این فیلم و برخی آثار دیگر این کارگردان است .

شاید اگر نیّر در یک خانواده نرمال و تحت سر پرستی والدینی بی تنش و غیر عُقده ای بزرگ می شد ، مسیر بهتری را طی می کرد و اینگونه در طوفان حوادث و مصائب گرفتار نمی شد .

این فیلم در نگاه اول اجتماعی و خانوادگی است ، اما ساختار کلی آن سرشار از اعتراض به جامعه و مدیریت ناهنجار آن است ، که به نمونه هایی از این دست اعتراضات و شورشهای هنری داوود نژاد به اوضاع بد جامعه آنروز اشاره می گردد.

1. رها بودن فرهنگ جامعه و نبود نظامِ تربیتی ، از جمله شیوه زندگی نیّر و عفت و رابطه ، و رفت و آمد گاه و بی گاه با شیر خان .

2. گسست نسل ها ، حتی در جامعه سنتی آنروز ، مانند ؛ نبود رابطه معنادار و هنجار مابین نیّر و عفت ، مرتضی با والدینش .

3. ناهنجاری عمیق خانوادگی که علاوه بر نیّر و عفت ، مرتضی و والدینش شامل ؛ دوست مرتضی یعنی کاظم وهمسرش هم می شود .

4. بی تعهدی و مسئولیت ناپذیری در جامعه ؛ عدم قبول مسئولیت متعهدانه عفت در حمایت از نیّر (برادرزاده اش) ، عدم پایبندی مرتضی به تعهد سربازی و فرار به هر بهانه ی واهی ، عدم پذیرش مسئولیت ایجاد فرزند تحت رابطه نا مشروع توسط مرتضی .

5. دوره طولانی مدت سربازی مرتضی و عدم توان ایجاد دلگرمی برای سربازان و وضع جرائم سنگین برای مرتضی ، شاید انعکاس بی عدالتی حاکمیت باشد ، هر چند بعید است که داوود نژاد قصد انعکاس چنین منظوری را داشته باشد و احتمالا دوره طولانی سربازی مرتضی ، بیشتر به خاطر جذابیت موضوع و القاء بی انضباطی شخص مرتضی طرح گردیده است.

کارگردان روند سرشار از بی تعهدی داستان را با یک تلنگر تلخ ( مرگ کاظم ) اصلاح می کند ، مرتضی که با هوس رانی ، عامل ایجاد فرزند ناخواسته شده بود ، از روی بی تعهدی اصرار دارد تا او را سقط کند ، اما تحت تأثیر مرگ ناگوارِ کاظم ، تغییر رویه داده و تصمیم می گیرد تا فرزند را حفظ کند و نهایتا پایبند خانواده می ماند .

تلنگری اثرگذار ، تلخ و پرهزینه به لحاظ عاطفی ، که در بسیاری از آثار ایشان و دیگر فیلم سازان مورد استفاده قرار می گیرد .

مشکل بزرگ به اعتقاد اینجانب ندیدن و نبودن خداست در زندگی که باعث این همه مشکل گردیده است ، مشکل افسار گسیختگی جامعه ، بی تعهدی والدین به فرزندان و امانتی که در دستشان است ، بی احترامی فرزندان به والدین ، رابطه نامشروع ، بی مسئولیتی و تمایل به سقط جنین ، اعتیاد ، فرار از سربازی و حتی احساس بی پناهی و بی کسی که نیّر و عفت و شیر خان و بقیه دارند . اگر باور به خالق و دستِ حمایت گر او در دل و ذهن ما

 

 حاکم باشد ، بلاشک بخش اعظم این مصائب ، حل و فصل خواهد شد .

آقای داوود نژاد داستانش را در میانِ احتمالات و گزینه های مختلف ، الحق و الانصاف با بهترین احتمال و گزینه ختم می کند .

هر چند پرهزینه ، اما ختم به خیر میکند ، مرگ کاظم و بی خانمانی همسرش هزینه کمی نبود ، اما خرج عاقبت به خیری و استحکام زندگی نیّر و مرتضی شد .

نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد ، نگاه غیر مبتذل داوودنژاد و عدم استفاده از فحشا در این فیلم است .

این فیلم در اوج فیلم فارسی ساخته شده است ، اما خوشبختانه از رقص و برهنگی و ابتذال رایج خبری نیست .

و اگر کسی سال ساخت آنرا نداند گمان میکند که در سالهای آغازین انقلاب ساخته شده است .

در پایان باید اشاره کرد که ابهامات زیادی در فیلم وجود دارد ، که البته با احتساب تجربه اولِ کارگردان ، قابل اغماض است .

اینکه پدر و مادر نیّر چه بلایی سرشان آمد ؟ اینکه سربازی مرتضی به فرجامی میرسد یا نه ؟ و . از ابهامات این فیلم است .

باید گفت داودنژاد با تجربه چند دهه فیلم سازی در حل این مشکل همچنان ناتوان است ، به عنوان مثال ؛ بازجوئی ها گاه و بیگاه و دستگیر افرادی در داستانِ فیلمِ فِراری ، نمونه بارز آن است ، در صورتیکه هرگز نقش و تاثیری و فرجامی در فیلم نداشت و در ذهنِ مخاطب ، دلیل و غایتِ جانمایی آن در فیلم بی جواب ماند .

تحلیل فیلم فراری

نقد و بررسی فیلم نازنین تولید سال 1354

تحلیل فیلم قدغن ساخته علیرضا داودنژاد تولید سال 1357

، ,فیلم ,مرتضی ,بی ,نیّر ,داوود ,است ، ,داوود نژاد ,، اما ,نیّر و ,این فیلم

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ناودون از خط خطی تا نوشتن ... از نوشتن تا آگاهی موسسه حرف آخر مطالب اینترنتی آیت الهی JavaCod.Ir کدهای جاوا اسکریپت ، کدهای زیبا سازی وبلاگ ، ابزار وبلاگ نویسی ، ابزار سایت نویسی شورای دانش آموزی دبیرستان نمونه دولتی سعدی مطالب اینترنتی سئو حرفه ای فروشگاه های اینترنتی / 09122341838